بروخ مرا به ویولن کنشرتو، رخمانینف مرا به پیانو کنشرتو، مالر مرا به سمفونی، دوورژاک مرا به موسیقی مجلسی و لیست مرا به تک نوازی پیانو دعوت کرد. من که نمیتوانستم همزمان به دعوت همگی پاسخ مثبت دهم، یک عصر دلپذیر همه شان را دعوت کردم و در حیاط خانه دور میز روی صندلی نشاندمشان و برایشان چای دارچین آوردم. نشستم دور میز و گفتم: اول تو بگو بروخ...

 تصویری از مجلس مورد بحث. مالر بر روی صندلی اش بند نمیشد.