بله! اصلاً انگار نه انگار قبلاً یک پست دقیقا با همین عنوان و هدف در همین وبلاگ منتشر شده است. بیاید باز بشنویم 10 پایان برتر در موسیقی کلاسیک را این بار بی قید و بندتر و در عین حال پرخروش تر. بیایید به این فکر نکنیم که پست قبلی 10 تای اول بودند و این‌ها ده تای دوم. رتبه‌بندی در عالم هنر کاریست بی‌معنی. هدف من این جا در واقع معرفی قطعات بوده است! بشنوید و حظ ببرید...

البته که من چیزی از تحلیل موسیقی نمی‌دانم، این نظرات همه بر اساس احساساتی است که موسیقی در من به عنوان یک شنونده از دسته‌ی عام مردم بر می انگیزد، است. این یکی دیگر از معجزات موسیقی کلاسیک است، که می‌تواند عوام چون منی را بی‌آنکه ذره‌ای از خط موسیقی و قواعدش را بدانیم به هیجان درآورد.

از شما چه پنهان من پایان دوست دارم. هم در کتاب و داستان و هم در موسیقی... به نظرم آن لحظه ای که هنرمند آخرین کلمات را بر قله ی رفیع اثر هنری اش می‌چیند، با در ذهن داشتن هر آنچه زیر پا گذاشته است، بزرگترین لحظات زندگی خود را رقم میزند...(بدا به حال اصغر فرهادی که این لذت را از خود دریغ میکند، هربار!). و روراست اگر باشم، پایان هایی بمباستیک و تند و زیرکانه که آدم را در هوا رها میکنند را از هر چیز بیشتر دوست دارم. اگر بر تبل بکوبند و یا در هورن‌ها بدمند که چه بهتر... اینگونه است که دلم طاقت نیاورد و باز این مطلب را ادامه می‌دهم.

نکته‌ای که فراموش کرده‌ام تا به حال مطرح کنم این است که در هر دوی این لیست‌ها تنها به قطعات ارکسترال یا مجلسی نگاه کرده‌ایم.

1. پروکوفیف: پیانو کنشرتوی3

Prokofiev:piano concerto#3

چه شد که در لیست قبل از پیانو کنشرتو‌های پروکوفیف غافل ماندم خدا می‌داند! به هر حال... قطعاتی غیربشری‌اند این پیانوکنشرتوها،  اصواتی غریب و مدرن، در عین حال کلاسیک، با استادی تمام بر مرزی اصوات قابل فهم / غیر قابل فهم که می‌توان از پیانو استخراج کرد رقصیدن، داد و ستدهای پیانو و ارکستر، حرکات رفت و برگشتی و عجیب آخرین لحظات آن، تکرارهای گاه ناقص شده و گاه موفق و کامل در پی هم. این قطعه به طرز عجیبی هندسه دارد، و یا مغز مرا به گونه‌ای عجیب دستکاری کرده است که برایش ماهیتی هندسی متصور می‌شوم. 

البته کل موومان سوم مورد علاقه‌ی من نیست. بخش میانی این موومان به دور از آن دیوانه‌بازی‌ای پایانی که مرا مجذوب ساخته است، دلچسب نیست.

توصیه می‌کنم برای درک جزییات لحظات پایانی این قطعه، با دقت فراوان، ولوم بالا و کیفیت مناسب(قطعه را دانلود کنید) به آن گوش دهید.

 

 

2.برامز:سمفونی 4

Brahms:symphony#4

 

شنیدن تحلیل‌هایی که لئونارد برنشتاین برای این قطعه پیش از اجرای(اجرایی عالی!)آن انجام می‌دهد را حتما از اینجا گوش دهید. از کلمات او استفاده می‌کنم، خشم و خروشی در کنترل، رام شده. کلمات خودم را به کار می‌بندم؛ دریایی از احساسات و تصاویر در هم آمیخته، بارزتر از همه خشم، عظمت و شکوه. سمفونی چهار از مهم‌ترین سمفونی‌های نوشته شده تا حال حاضر است، و برای پیروزی در این لیست آن‌ را با سه سمفونی دیگر به رقابت انداختم که در جدالی سخت با سمفونی1 به پیروزی دست یافت. امّا جایگاه او در این لیست قرص و محکم است، در ادامه خواهید دید که نتوانسته‌‍ام در مقابل آوردن 2 قطعه‌ی دیگر از برامز خودداری کنم. 

 3. برامز دابل کنشرتو

(Brahms:double concerto (for violin, cello and orchestra

موومان آخر این کنشرتو در عین حال که بازتابی از همان برامز ارکسترال همیشگی‌ست، با زیرکی بسیار خاصی به نگارش درامده است. 2:27 فایل زیر را گوش دهید، بازی رندانه‌ی او با سازهای زهی‌اش، مشابه کاری که در ویالون کنشرتواش نیز انجام داده بود. برامز یک کنشرتو نویس بسیار ماهر است، و در هر کدام از چهار کنشرتواش حرف‌های جدیدی برای گفتن دارد، پایان این کنشرتو به راستی حتی در بار نخست شنیدن برای من یک سورپرایز عجیب بود، بخصوص آن لحظات پایانی ناب دیوانه‌وار که در درک جزییات و نحوه‌ی تولید آن اصواتش در مانده‌ام.

 

4.برامز: کویینتت برای پیانو در اِف ماینر

Brahms:piano quintet in F minor

 

و باز هم برامز! جای شکی نیست که این نابغه‌ی بی بدیل، در موسیقی مجلسی دستی بر آتش داشته است. موومان آخر پیانو کویینتت برای پیانو در اِف ماینر او حقیقتاً سراسر خیره‌کننده است. 2:58 فایل زیر را نقطه‌ی شروع یکی از این نقاط اوج که در سراسر موسیقی کلاسیک به نظر بنده است بی‌مانند است می‌باشد، این همکاری سازهای زهی و پیانو، در هم آمیختگی‌شان، چه چیزی بیش از این از موسیقی کلاسیک می‌خواهیم؟

 

 

5.برلیوز: سمفونی فنتستیک

berlioz: symphonie fantastique

گویی برلیوز هنگامی که در آغاز کار خواسته نامی برای این سمفونی انتخاب کنه، می‌دانسته که این سمفونی‌اش شاهکار از آب در خواهد آمد که نام فنتستیک را برگزیده(یا شاید نام را آخر کار انتخاب کرده است، یا شاید فنتستیک در زبان فرانسه معنایی فروتنانه‌تر داشته باشد، و یا شاید هم شایعه‌هایی که برلیوز این قطعه را تحت تاثیر مواد توهم‌زا نوشته است صحت داشته باشد، نمیدانم!)، حقا که چنین است، گرچه ارکستریشن این قطعه کمی شلخته به نظر می‌رسد و همانند باقی موسیقی کلاسیک فرانسه با گوش ما علاقه مندان به موسیق اتریش و آلمان و روسیه غریبه است، امّا بلند پروازی در دقایق آن مشهود است. فاینال این سمفونی بنا نهاده شده بر ملودی قدیمی Dies irae (ملودی آشنایی که در تمام Requiem ها به کار برده می‌شود(به عنوان مثال ببینید totentanz فرانتس لیست را)) امّا با خلاقیت‌های برلیوز به سطحی از خارق‌العادگی دست یافته است که به راستی درخور این نام است. 

 

 

 

6.شوبرت: استرینگ کوارتت 14 (دث اند میدن)

Schubert:string quartet#14-Deah&Maiden

 

قطعاً اگر بگویند یک قطعه از موسیقی مجلسی را برای باقی ماندن تا ابدیت برگزینم پاسخ مرگ و دوشیزه خواهد بود، قطعاً شوبرت خدای موسیقی مجلسی است و به همین خاطر، برای این که حداقل به صورت جزئی صحبتی از این بخش از موسیقی شوبرت در وبلاگم برده باشم، دو شاهکار موسیقی مجلسی او را برای این لیست در نظر گرفته‌ام. که ترجیح می‌دهم این دو قطعه را بیش ازین آلوده‌ی تعریف‌های مبتدیانه خود نکنم. 

پ.ن.:جای پیانو کویینتت خالیست.

پ.ن.دو:اگر یک ربع از زندگی دنیوی‌تان باقی مانده است، موومان دوم این استرینگ کوارتت را گوش دهید. آن را برای دانلود پایین این صفحه قرار می‌دهم. براستی چگونه؟ چگونه بشر به انجام این کارها نایل می‌آید؟

 

 

7.شوبرت: استرینگ کوئینتت

Schubert:string quintet

از آن قطعاتی که با بریدن یک تکه از پایان آن برای گذاشتن در اینجا انگار تیغی آمده و قلبم را از وسط بریده است.(surprise) گنجینه‌ای که شوبرت برای آیندگان به جای گذاشته است. در مورد پایانش به طور خاص باید بگویم، که مست کننده است، جداً قبل از رانندگی گوش نکنید.

 

 

8.موزکوسکی:پیانو کنشرتو 1

Moszkowski:piano concerto#1

به پاس نه فقط لحظه‌ی نهایی، بلکه تمام آن موومان پایانی شاهکار. شاهکارهای بی‌نام و نشان و کم شهرت در دنیای موسیقی کلاسیک کم نیستند، شاهکارهایی که نه اجرای درست و حسابی‌ای از آنان در یوتیوب پیدا می‌شوند و نه صفحه‌ی ویکیپدیایی دارند تا بتوانیم مطالعه‌ای درباره‌شان داشته باشیم. به لطف مجموعه‌ی غنی از همین قطعات ناپیدا "هایپریون:پیانو کنشرتوهای رمانتیک"، که سال‌هاست عرضه می‌شود، با پیانو کنشرتوهای موزکوسکی آشنا شدم، موومان آخر کنشرتوی 1 بی‌درنگ مرا جذب خود ساخت! کاش این صنعتگری‌های بی‌نظیر این‌گونه در تاریخ گم نشوند و نام این مرد را بیشتر بشنویم.

9.بتهوون: تریپل کنشرتو

Beethoven:triple concerto
 

اوه بله! بتهوون! علت نیامدن نام او تا به اینجای کار، قطعاً شهرت بیش از اندازه وی و تلاش من برای معرفی قطعات و آهنگسازهای کم شهرت‌تر بوده است. حال نیز قصد دارم نام پر فروغ وی را با قطعه‌ای کمتر شنیده شده از او بیاورم! یک عصاره از تمام نبوغ و  موسیقی او. یک قطعه عظیم با سه بازیگر اصلی(یا شاید چهار بازیگر اصلی، پیانو را اگر دوتا در نظر بگیریم) که بی وقفه به رقص در می‌آیند و دیالوگ‌ رد و بدل می‌کندد. این هماهنگی و این فرم، گمان نکنم از کسی جز این مرد برآید. 

 

 

10.ریچارد اشتراوس: سالومه

Richard Strauss:Slome opera

 

سالومه اپرایی استثانی‌ست ازین بازمانده غول‌های موسیقی کلاسیک در قرن بیستم، ریچارد اشتراوس. اشتراوس را که همه‌گان او را با لحظات آغازین قطعه‌ی "چنین گفت زرتشت" می‌شناسند(همان قطعه‌ی تاریخ‌ساز از فیلم 2001 ادیسه فضایی)، اگر به موسیقی او گوش فرا دهید به قطع از نبوغ و گستردگی آن‌ها مبهوت خواهید شد، کاری که کمتر موسیقیدان متاخری موفق به انجامش شده است، این اپرا که بر اساس نمایشی جنجال برانگیز از اسکار وایلد نوشته شده است، در بازتاب فضای داستان و جنون سالومه بی‌نظیر عمل می‌کند. با تطبیق پایان داستان، با فینالی این اپرا در خواهید یافت اشتراوس چه کرده است. پایانی بسیار شکوه‌مند از ترکیب صدای سوپرانو و سبک ارکستر مرموز همیشگی اشتراوس، براستی میخکوب کننده است.

 


جایزه‌ی سبیل این دوره از مسابقات، همان طور که قابل پیش‌بینی بود، به موزکوسکی اعطا می‌شود.

 

لیست برندگان لوح تقدیر:

1-Elgar:symphony#1

2-Medtner:piano concerto#2

3-Scriabin:piano concerto

4-Franck: symphonic variations

5-Rachmaninoff:piano concerto#2

6-Beethoven:symphony#3

7-Beethoven:symphony#5

8-Beethoven:synphony#9

9-Beethoven:choral fantasy

 

موومان دو مرگ و دوشیزه‌ی شوبرت، همانطور که قولش را داده بودم: